
دنیا سهرابی| حدود 7هزار سال پیش، اقوام آریاییاي که در نواحی نزدیک سیبری امروزی زندگی میکردند، مهاجرتی بزرگ را آغاز کردند. سرد شدن هوا باعث کوچ این اقوام دامدار به سرزمینهای جنوبی شد. دستهای از این اقوام به سمت اروپا حرکت کردند و دستهای دیگر راه جنوب را در پیش گرفتند و به سمت فلات ایران و شبهقاره هند رهسپار شدند. این مهاجرت عظیم چند صدسال طول کشید اما درنهایت این اقوام در سرزمینهای جدید ساکن شدند. سرزمین جدید (فلات ایران) برای فعالیتهای کشاورزی مناسبتر بود. برای همین نخستین ایرانیانی که در سرزمین ما ساکن شدند، دامداری را کنار گذاشته و کشاورزی را آغاز کردند. کشاورزی، فعالیتی است که بیش از هرچیزی وابسته به وضعیت آبوهوا، فصول و بهخصوص تابش خورشید است. برای همین در طول این چندهزار سال ایرانیان تبدیل به متبحرترین قوم در محاسبات خورشیدی و گاهشماری شدند؛ طوری که تقویم ایرانی با وجود اینکه آخرین بار در زمان خیام (بیش از هزارسال پیش) بازنگری کلی شد، تا به امروز دقیقترین تقویم دنیاست. در سراسر سرزمین ایران، مکانهایی مخصوص گاهشماری وجود دارد که وقتی مردمان ديگر سرزمینها، این بناها و مکانها را میدیدند چون نمونهای از آن را در هیچجای دیگر ندیده بودند و از کاربرد آن خبر نداشتند، نسبتهای جادویی یا مذهبیاي به این مکانها میدادند. یکی از این بناها که نمونههای زیادی از آنها در سراسر ایران وجود داشته، ساختمانهای مکعبیاي بوده که معروفترین آنها کعبه زرتشت است.
نقش رستم در فاصله پنج کیلومتری شهر پارسه (تخت جمشید) در شمال شیراز قرار دارد. این محل که احتمالا در گذشته قداست خاصی داشته، پیکر سه تن از پادشاهان هخامنشی را در خود جای داده است؛ داریوش کبیر و دو پادشاه هخامنشی دیگر. به جز چند اثر دیگر ساسانی، ساختمان اسرارآمیز کعبه زرتشت هم در این محل است.
کعبه زرتشت
روبهروی مقبرههای سنگی کندهشده در دل کوه، برج عظیمی قرار دارد که از سنگهای تکه تکه ساخته شده است. در مورد کاربرد این برج نظریات مختلفی وجود دارد. یکی از این نظریهها این است كه این محل جایی برای نگهداری آثار مکتوب زرتشتی بوده است. نظریه دیگر میگوید که این مکان، یکی از محلهای نگهداری آتش مقدس بوده است که البته محل آن و بینفوذ بودنش این فرضیه را تا حد زیادی رد میکند؛ نظریهای که درحال حاضر توسط محققان ایرانی درحال تکمیل است، میگوید که این بنا مورد استفاده گاهشماری داشتهاست. عمر این برج حدود 25قرن است و همچنان سالم در مقابل صخره عظیم روبهروی خود ایستاده است و به بازدیدکنندگان خود خیرمقدم میگوید.
معماری بینظیر
این ساختمان مکعب شکل و بسیار زیبا که روبهروی کوهستان قرار دارد، بنایی بینظیر از لحاظ معماری است. مهارت و دقتی که در برش و حجاری سنگهای حجیم سفید و مشکی این بنا بهکار رفتهاست، استادی هنرمندان و سبک معماری دوران هخامنشی را به زیبایی نشان میدهد. این بنا که به سختی آسیب دیده، هنوز بهعنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایرانباستان مورد توجه است. قسمت پایین این بنا توپر ساخته شده اما در بالای ساختمان، طاقی به اندازه 5/2 در 5/2 متر وجود دارد که کاربرد آن مایه بحث بسیار شده است. گروهی آن را محل نگهداری جسد مومیایی شده شاهان میدانستند که تا زمانی که آرامگاهشان ساخته شود، در آنجا به امانت گذاشته میشدند. اما پلکان سخت و محل تنگ آن، تقریبا این فرضیه را هم کمرنگ میکند. این بنا پلکاني 30 پلهای دارد که متاسفانه قسمت فوقانی آن در طول تاریخ نابود شده است. کتیبه طولانیاي که در اطراف دیوار پایینی این بنا نقش شده است، از شاپور اول پادشاه ساسانی است که به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی حک شده است. موضوع اصلی این کتیبه، شرح حوادث تاریخی دورانی شاپور اول به خصوص جنگ ایران و روم است که در آن سه امپراتور رومی به سختی شکست خوردند. کتیبه دیگری که زیر کتیبه اول است به زبان پهلوی اشکانی و در 19سطر، به دستور کرتیر- موبد موبدان- نقش شده است. کرتیر ضمن معرفی خود و القابش، به شرح خدماتی که در راه دین زرتشتی انجام داده میپردازد و از رسیدنش به جایگاه موبد بزرگ و دادور تمام کشور و سرپرستی معبد آناهیتا (یکی از سه پرستشگاه مهم زرتشتی) سخن میراند.
کاربرد کعبه زرتشت
روي دیوارهاي داخلي این ساختمان، لغت کعبه حکاکی شده است. در کتابهای زرتشتی آمده است که زرتشت (زاراتشترا) در این محل، نیایش میکرده است. زمان حضور مسلمانان در ایران به اشتباه نام «كعبه زرتشت» را به این مکان دادند چون كاربرد واقعی آن را نمیدانستند، برای همین پس از آن بسياري فكر كردند این بنا هم كعبه زرتشتیان است.
تا امروز فرضیه قالب این بود که این بنا، محل نگهداری كتاب اوستا و اسناد حكومتی یا محل گنجینه دربار یا آتشكده معبد بودهاست. اما پژوهشگر ایرانی استاد رضا مرادی غیاثآبادی كه تحقیقات فراوانی در زمینه ایرانباستان داشته، نتیجه كشف خود را در كتابی به نام «نظام گاهشماری در چارطاقیهای ایران» چاپ کرده و راز این بنا را منتشر كرده است. غیاثآبادی با تحقیقات خود ثابت كرد این بنا با مقایسه با تمامی بناهای گاهشماری (تقویم) آفتابی در سراسر جهان، پیشرفتهترین، دقیقترین و بهترین بنای گاهشماری آفتابی جهان است. این درحالی است كه تا قبل از این بنا هم «چارطاقیها» در نقاط مختلف ایران احداث شده بودند و همین وظیفه را با شیوهای بسیار ساده اما دقیق و حرفهای برعهده داشتند.
نوروز به روایت کعبه زرتشت
در محاسبه روز نوروز در کتب زرتشتی نوشته شده است که زرتشت در این رصدخانه، محل شروع نوروز را محاسبه میکرد. نوروز در روز اول فروردین از محلی شروع میشود که اولین اشعه آفتاب در آنجا بتابد. اعتدال بهاری – روز اول نوروز- روزی است كه طول روز و شب در آن مساوی باشد. این اتفاق فقط دو روز در سال میافتد؛ اول بهار و اول پاییز و روز قبل و بعد از آن طول روز و شب متفاوت است. این 24ساعت خاص از یک طلوع شروع میشود که این طلوع در سالهای مختلف، در جاهای مختلف زمین خواهد بود. براساس برآورد گاهنامه زرتشت، هر 700سال یکبار نوروز از ایران شروع میشود. آخرینباری که نوروز از ایران شروع شد، 300سال پیش بود. در سال 1387، نوروز از پاریس و بروکسل و در سال 1388 از تورنتو و نیویورک شروع شد. سال آینده هم نوروز از محلی بین آلاسکا و هاوایی شروع خواهد شد. تمامی بناهای گاهشماری آفتابی در جهان فقط میتوانند روزهای خاصی از سال (مانند روزهای سرفصل) را مشخص كنند و حتی با سال خورشیدی هم تنظیم نیستند. اما این بنا با دقت و علمی كه در ساخت آن اجرا شده میتواند بسیاری از جزئیات روزهای مختلف سال و ماهها را مشخص كند. ایرانیان با استفاده از این بنا میتوانستند بسیاری از مناسبتها و جشنهای سال را روز به روز دنبال كنند و از زمان دقیق آنها آگاه شوند. این بنا یك گاهشمار تمام سنگی ثابت در جهان است كه سازندگان آن باید از بسیاری از نكات علمی جغرافیایی، نجومی، سال كبیسه، انحراف كره زمین نسبت به مدار خورشید، تفاوت قطب مغناطیسی با قطب جغرافیایی، مسیر گردش زمین به دور خورشید و… آگاه بوده باشند تا بتوانند چنین دقیق عمل کنند! که با توجه به قدمت این بنا، تقریبا 2000 تا 2500 سال قبل از آن است که در اروپا، کروی بودن کره زمین و گردش آن به دور خورشید کشف و اثبات شد. متاسفانه بنای «كعبه زرتشت» با آنكه تقریبا سالم باقی مانده، به ثبت میراث جهانی سازمان ملل نرسیده است. سازمان میراث فرهنگی هم این بنا را همراه بناهای عجایب هفتگانه جدید (كه برج ایفل هم یكی از كاندیداها بود) پیشنهاد نداد.